شهید سید مرتضی آوینی در مقاله “انفجار اطلاعات” می‌نویسد:
دهکده جهانی واقعیت پیدا خواهد کرد، چه بخواهیم و چه نخواهیم.
این حقیقت تنها ما را که شهروندان مطیعی برای این دهکده بزرگ نیستیم مضطرب نمی‌دارد و بلکه غرب را هم چه بسا بیش‌تر از ما به اضطراب می‌اندازد.
ما شهروندان مطیعی برای دهکده جهانی نیستیم…”

امروز کار به جایی رسیده که شهروندان خودشان (مردم غرب) هم مطیع این دهکده جهانی نیستند…
مک لوهان کجاست که بیاید و ببیند در دهکده‌ی جهانی متصورش، چه اتفاقاتی افتاده.

سید مرتضی آوینی این شهروند مطیع را در دهکده جهانی این‌گونه تعریف می‌کند:
شهروندِ مطیع کسی است که وجود فردی‌اش مستحیل در جامعه‌ای است که پیرامون او وجود دارد.
اعتراضی ندارد، استدلال‌های رسمی را می‌پذیرد و در صدق گفتار سیاستمداران تردید روا نمی‌دارد. تا آنجا تسلیم قوانین محلی است که عدالت را نه قبله قانون، که تابع آن می‌بیند. به آنچه فرا می‌خوانندش روی می‌آورد و از آنچه باز می‌دارندش پرهیز می‌کند. دروازه های گوش و چشم و عقلش برای پیام‌های پروپاگاندا باز است و … خوب! دهکده جهانی هم برای آنکه سر پا بماند، به شهروندان مطیعی نیاز دارد که سرشان در آخور خودشان باشد.”

از آن روزهایی که سید این‌ها را گفته سال‌ها گذشته است.

ما که بیش‌از 30 سال است که شهروند مطیع دهکده‌ی جهانی نبوده‌ایم و هزینه‌هایش را هم پرداخت کرده‌ایم.
هزینه‌هایی که سرمایه‌ای شد برای امروز و فردایمان.

و ای کاش بودی سید مرتضی تا ببینی، آنها که می‌گویند ما 99٪ هستیم هم دیگر نمی‌خواهند شهروندان مطیعی برای دهکده‌ی جهانی باشند.
زیرا کدخدای این دهکده، نقاب را از چهره انداخته! وارقام
، به لطف ابزارهای همین دهکده جهانی! ساقط شدن این کدخدا را برای عوام هم قظعی کرده.

موضوعات: عصمتیه  لینک ثابت