(….و اما عامل امر به معروف و نهی از منکر که خود امام هم زیاد به آن استناد کرده و در آن موارد نامی از امتناع بیعت یا پذیرش دعوت نبرده است،ارزش زیادی دارد ،زیرا به موجب این عامل به هر حال امام خود را با حکومت وقت درگیر کرده است و این درگیری از نوع هجوم بوده و از طرف خود او شروع شده است نه از ناحیه ی مردم و نه از ناحیه ی حکومت.

به موجب این عامل،امام،مهاجم و معترض است نه مدافع؛ کارش عمل ابتدایی است نه صرفا عکس العمل منفی در مقابل تقاضای بیعت و یا عکس العمل مثبت در مقابل تقاضای همکاری برای تشکیل حکومت.

به موجب این عامل خواه حکومت بیعت بخواهد و یا نخواهد، او معترض و طرفدار تغییر وضع موجود است.خواه مردم کوفه اورا بپذیرند و یاری کنند و یا نپذیرند و یاری نکنند،باز هم او معترض و طرفدار تغییر است. و از این نظر است که فوق العاده ارزنده است و درس است و آموزنده است.

در نتیجه هدف” امام حسین(علیه السلام)” از قیام عاشورایی احیای امر به معروف و نهی از منکر و اعتراض به وضع موجود بود که با اصول اساسی جامعه اسلامی ناهماهنگ بود.)

امام (علیه السلام) دیده بودند که چگونه منکر در جامعه معروف شده و سنت رسول خدا در پستوها خاک میخورد.

یزید و یزیدیان اجرای منکرات را در جامعه ای که با نام اسلام پا گرفته بود علنی کرده و پا را از آن فراتر گذاشته بودند.لذا امام بر حق سکوت را در این برهه جایز ندانستند و برای واجبی به پا خواستند که خدا هم آن را جایز میدانست.

منبع:برگرفته از حماسه حسینی ،شهید مطهری،ج2، ص 121

موضوعات: عصمتیه  لینک ثابت