تفاوت بین دو نسل بسیار شنیده شده است ؛ از گرایش ها و اعتقادات مذهبی گرفته تا ارزشهای فکری و فرهنگی میان بچه های دیروز و امروز . به راستی چه ارزش هایی به دست فراموشی سپرده شدکه این شکاف هر روز بیشتر می شود !


صدای شیعه: شهادت هنر مردان با خداست، اگر روزگاری پسران نوجوان، با زغال پشت لب خود سبیل می گذاشتند تا شکل پدرانشان شوند، امروز بعضی از آنها زیر ابروهای خود را برداشتند و آرایش می کنند تا شبیه مادران شوند ما را چه می شود، واقعا این نسل به کجا می رود! هنوز کسانی که حماسه های هشت سال دفاع مقدس را آفریدند زنده هستند و خود تاریخ نیزگویای مردانگی شهامت و جوانمردی آنان است.

 

اگر فرزند دیروز برای احیای امر به معروف و نهی از منکر و برای دفاع از نوامیس کشورش، جان شیرین و سلامت خود را در جنگ از دست می داد، امروز بعضی ازجوانان با نگاه مبهوت فقط تماشاگر آزار و تجاوز به نوامیس جامعه کنونی ما هستند و حال یک سوال؛ چرا در طول 23سال که از پیروزی انقلاب اسلامی می گذرد تربیت اسلامی مادران در قبال فرزندانشان کمرنگ شد و ناتوی فرهنگی در بررسی های خود به این نتیجه رسید که اگر شهید فهمیده ها، همت ها و باکری ها، ادامه حیات دهند، آنها نخواهند توانست دست به حرکتی بر خلاف مصالح دینی و ملی ما بزنند?


تفاوت مادران دیروز و امروز در چیست؟
هفته دفاع مقدس بهانه ای شد تا پای صحبت مادرانی بنشینیم که در دوره هشت سال دفاع مقدس فرزندانی را تربیت کردند که برای رفتن به جبهه لحظه شماری می کردند و حاضر بودند دست از همه چیز بکشند و به ندای رهبر خود امام خمینی (ره) لبیک گفته و برای دین اسلام جان خود را فداکنند. شاید برای بعضی ها که در آن برهه از زمان نبودند جای سؤال باشد که مگر مادران دیروز چه روش تربیتی به کار بردند که فرزندان آنان حاضر بودند تعلقات مادی و دنیایی را رها کرده و در میدان نبرد گلوله و آتش، جانفشانی کنند و جواب آن در یک کلمه به نام «میهن» خلاصه شود.
 

همسر شهید «مرادی زارع» که یک دندانپزشک است، در پاسخ به این سؤال که فرق مادران دیروز با مادران امروز در خصوص تربیت فرزند چه بوده است، گفت: در آن برهه از زمان که انقلاب اسلامی از چنگال رژیم شاه به تازگی رها شده بود و دشمنان اسلام سعی می کردند، دوباره دوران ظلمت و تاریکی را به ایران اسلامی باز گردانند، دست به یک توطئه ننگین دیگری زدند و با حمایت صدام جنگ را برضد ایران شروع کردند. مادران، با نور ایمان خود فرزندانی را در آغوش خود بزرگ کردند که از هیچ قدرتی جز خداوند نمی ترسیدند. آنها فرزندان خود را با نور قرآن آشنا می کردند و پس از وضو گرفتن شیره جانشان را به کام فرزندانشان می دادند. شرایط جنگ باعث شده بود تا برای دفاع از خاک کشور همه مادران برای رزمندگان حتی طلاهای خود را هدیه دهند و فرزندانشان را با دل شیر به رزم با کفر بفرستند.

 

اما در مورد فرزندان امروز که توسط مادران امروزی تربیت شدند باید بگویم، محیط بیش از 70درصد و مادران تنها 30درصد در چگونگی شکل گیری شخصیت فرزندان امروز نقش آفرینند. چون کودکان و نوجوانانی که در عصر امروز با اینترنت و موبایل سر و کار دارند و برای اینکه در مقابل همسالان خود کم نیاورند به انواع کلاس های آموزشی متفاوت می روند، دیگر وقتی برایشان باقی نمی ماند تا با مادران بنشینند و دوستانه حرف بزنند و عواطف و احساساتی بین آنها رد و بدل شود.

 

وی ادامه داد: متأسفانه مادران امروز به دلیل داشتن مشغله های فکری و کاری فراوان با فرزندانشان روابط کمرنگی دارند و در عوض اینکه در محیطی آرام، گرم و صمیمی درکنار پدر و مادر خود زندگی کنند، دائما با یکدیگر بر سر مسائل مختلف نزاع لفظی و یا حتی تنبیه بدنی دارند و این تنها به خاطر آمدن تکنولوژی نیست؛ فراموش کردن وظیفه مادری در قبال تربیت دینی فرزندان شاید یکی از علت های اصلی ناموفق بودن تربیت مادران امروز باشد.

 

وی افزود: من معتقدم برای اصلاح نسل امروز نباید ریشه آنان را برای پذیرش افکار و عقاید دینی قطع کرد، بلکه باید الگوهای نادرست آنان را مانند شاخ و برگ های خشک که مانع از رشد بهتر درخت وجودی آنان می شود را حرص کنیم تا بتوانند رشد کنند.


مجید ابهری جامعه شناس و مدرس دانشگاه در خصوص اعلام خطر نفوذ ناتوی فرهنگی به حریم فرهنگی کشور از سوی رهبر انقلاب و نقش مهم آن در تربیت فرزندان امروز گفت: در سال 1368مقام معظم رهبری دلسوزانه خطر تهاجم فرهنگی را بیان کردند و لزوم باز مهندسی فرهنگی را اعلام نمودندو درطول 32سال گذشته ما شاهد هجوم ماهواره ها، بلوتوث ها، اینترنت و شبکه های شوم آن بودیم.


6 درصد پسران لوازم آرایش مصرف می کنند
طبق آمارهای موجود در جامعه امروز ایران، شش درصد از پسران به طور مستمر لوازم آرایش مصرف می کنندحال باید پرسید مرد آرایش کرده نه تنها به درد جبهه های جنگ نمی خورد به طور قطع نیز به دردخانه نیز نمی خورد.


تاثیر عصر تکنولوژی و زندگی شهر نشینی در تربیت فرزندان امروز
ناگفته نماند مادران امروز با گرفتاری های روزمره و پدران با اشتغال های فکری و مادی رسالت و وظایف خود را در تربیت نسل شهید همت ها فراموش کردند، پیتزا ساندویج و نوشابه جانشین غذاهای توان بخش و قوت دهنده شده است. چیپس و پفک جای پسته و بادام را گرفته و این شد که امروز شلوارهای پاره مظهر مد شده و آرایش های سرو صورت به شکل وندال ها (خرابکاران اجتماعی) و منحرفین جنسیتی همچون ویروس به جان جامعه افتاده است. اگر تا دیروز پدران دست فرزندان خود را گرفته و با خود به نماز جماعت یا مراسم مذهبی می بردند امروز سالن های زیرزمینی با انواع برنامه های ضد فرهنگی به استقبال فرزندان ما می روند وقتی درخانواده فقط روزانه 17 دقیقه صرف گفتار و ارتباط کلامی می شود دیگرچه توقعی می توان داشت!!!

 


بازهم نقش رسانه در بحث فرهنگی مطرح می شود
آموزش و پرورش و صداوسیما و نهادهای فرهنگی دومین گروه پس ازخانواده هستند که درهم نوا ساختن فرزندان با هنجارها و ارزش های دینی باید تلاش کنند برای نجات نسل سوم و چهارم. باید رهنمودهای رهبر معظم انقلاب در مورد بازمهندسی فرهنگی و راهکارهای مقابله با ناتوی فرهنگی به کار گرفته شود. تا دیرتر از این نشده خانواده ها به فکر فرزندان خود باشند چراکه امروز هیچکس حاشیه امنیت نیست و فردا خیلی دیر است.

 

کارشناسان اجتماعی معتقدند که اگر مادران دیروز همزمان با گریه و خواندن زیارت عاشورا به فرزندان خود شیر می دادند، امروز مادران همراه با تماشای فارسی وان در گوشه ای به خواب می روند و فرزندانشان در گوشه دیگر از اتاق می خوابند. این تفاوت مادران دیروز با مادران امروز است؛ اگر دیروز مادری خود لباس رزم برتن فرزندش می کرد و به میدان نبرد می فرستاد امروز برخی مادران برای داشتن فرزند متمدن آنها را به دیار فرنگ می فرستند، اما هنوز شیر زنان مسلمانی هستند و باید آنها را به عنوان الگوهای تربیتی به زنان امروزو دختران جامعه معرفی کنیم و این رسالت برعهده رسانه ملی ماست.

 

نقش آموزش و پرورش نیز در زمینه آموزش کمرنگ شده است
ناگفته نماند که در نگارش کتاب های درسی باید دقت شود و یک باز بینی اساسی صورت گیرد. به عنوان نمونه چاپ کتاب هایی با مضامینی چون طول رودخانه های آفریقا چقدر است و یا ترکیب اسید با فلز و محصولات فرهنگی فلان کشور و… چه دردی را از فرزندان ما دوا می کند؟ درکدام کتاب درسی احترام به والدین، خدمت به هم نوع، امر به معروف و نهی از منکر، دفاع از ناموس جامعه به فرزندان ما می آموزد؟ درعوض 400شبکه فارسی زبان در طول شبانه روز مغز آنها را بمباران می کند.
 


فرزندان باید از نظر روحى واکسینه شوند
بسیاری از کارشناسان اجتماعی معتقدند تربیت باید هماهنگ با سن اولاد صورت گیرد، یعنى با رفتار شایسته و احترام گذاشتن به شخصیت وجودی اش، ارزش های دینی را به او تلقین کرد. فرزندانى که دوران کودکى را درخانواده دینی سپرى کرده اند و روحیات آنها به شکل زیبا و مناسبى شکل گرفته است، وقتى به سن رشد و درک مى رسد و در مقابل افکار و شهوات گوناگون قرار گرفته و خود را مجهز به نور ایمان می کنند و برای در امان ماندن از طریق آشنایی با قرآن در مقابل فساد و فحشا واکسینه شده و گرفتار انحرافات و امراض سخت اخلاقى نمى شوند و نسبت به انجام کارهاى خوب، در سراشیبى قرارمی گیرند. اما فرزندانى که از این موهبت بى بهره بوده اند و روحیات آنها به علت جو بد خانواده و اخلاق و رفتار ناهنجار پدر و مادر، به طور ناشایستى پرورش یافته است همانند طفلى که زمینه امراض گوناگون را به ارث برده باشد، براى انحرافات مستعد و آماده هستند؛ از درون، تمایل به صفات ناپسند دارند و وقتى به سن رشد و درک مى رسند، خود را با جو اخلاقى ارزشمند و نامتناسب احساس مى کنند،

کارهاى اخلاقى و پر ارزش براى آنها سخت و کم فروغ است؛ حتى اگر صفات اخلاقى خود را هم درک کنند و بفهمند بازهم روحیات آنها مسموم است.
 

حضرت على علیه السلام فرمود: «اصعب السیاسات نقل العادات» سخت ترین برنامه ها تغییر دادن عادت هاست. اسلام می گوید جوانان خود را طورى تربیت کنید، که هنگام رشد و فهم، خود را نسبت به ارزش هاى واقعى بیگانه ندانند، بلکه متمایل به نیکى باشند، حضرت على علیه السلام در سفارشات خویش به یکى از فرزندانش مى فرماید: «دل بچه همانند زمین آماده است که هر چه در آن نهاده شود مى پذیرد. من به تربیت تو قبل از اینکه دلت سخت شود و ذهنت مشغول گردد، اقدام کردم.


تربیت دختر با پسر فرق دارد، آنها را براى آینده آماده کنیم
دین اسلام می گوید تربیت دختر و پسر باید نزد پدر و مادر فرق داشته باشد، مبادا که دختران خود را مثل پسر بزرگ کنید، پسر باید به گونه اى پرورش یابد، که در زندگى فرداى او یک مرد پر استقامت و با عقل در مقابل امواج زندگى باشد چرا برخى از والدین، سعى دارند به جاى تربیت و تقویت عقل پسران خود، به سر و وضع آنها و زیبایى نامعقول آنها بپردازند، به گونه اى که بچه حس زیبایى او بیش از عقلش تقویت مى شود. لباس هاى بچه ها باید زیبا و روشن باشد، اما ناهنجار و سبک نباشد، پسرها باید سردى و گرمى، شکست و استقامت و تلاش را، در خانواده تمرین کنند.


در تربیت دختران، بخاطر نقش حساس آنها در مسئولیت هاى خانوادگى و تأثیر آن در اجتماع، باید مراقبت بیشترى نمود. دختر وقتى به سن هفت سالگى رسید، کم و بیش باید متوجه شود، رفتار و وظائف او با پسر فرق دارد، اگر بنا باشد، هر جائى که پسر مى رود دختر هم برود و یا او را ببرند، هر طور که پسران لباس مى پوشند، او هم بپوشد و پسروار بزرگ شود، آیا دخترى که مثل پسر احساس آزادى در پوشش کرده است، در سن رشد و درک مى توان او را دستور حجاب داد؟! حجاب براى این دختر، مثل روسرى براى پسران سخت و مشکل است.



واى به حال فرزندان آخر زمان
روزى رسول خدا (ص) نگاهش به طفلى افتاد و فرمود: واى به حال بچه هاى آخر زمان از طرف پدرهاى ایشان ! پرسیدند: یا رسول الله از پدرهاى مشرک ؟ فرمود: نه از پدرهاى مؤ من که واجبات را به فرزندان خود تعلیم نمى دهند و هر گاه دیگرى بخواهد به ایشان تعلیم دهد، مانع مى شوند و خشنود هستند که فرزندانشان از مال و منال دنیا چیزى بدست آورند (ولى به دین اولادشان اهمیت نمى دهند، فقط به فکر رفاه هستند) من از این پدرها بیزارم ، آنها هم از من بیزارند.

 

فرزندان خود را با نماز آشنا کنیم
یکى از وظایف مهم پدر و مادر آشنا کردن فرزندان خود با نماز در سن کودکى است. حضرت على علیه السلام فرمود: «به بچه هاى خود نماز را یاد دهید و در هشت سالگى آنها را وادار د به نماز خواندن کنیم.»، شخصى از امام رضا علیه السلام پرسید: کسى فرزندش یکى دو روز نماز نمى خواند، آیا مى تواند او را مجبور کند؟ حضرت فرمود: آن پسر چند ساله است، گفت : هشت ساله است، حضرت با تعجب پرسید: سبحان الله (بچه هشت ساله ) نماز نمى خواند؟! آن مرد گفت: بیمارى دارد، حضرت فرمود: هر مقدار که مى تواند نماز بخواند. آرى پس از سن هفت سالگى، پدر و مادر مى بایست، فرزند خود را با نماز که اساس دین و ستون آن است آشنا کنند و بوسیله تشویق و مراقبت هاى پى در پى سعى کنند بچه را به نماز عادت دهند تا هر چه بیشتر با خدا آشنا شود.


کلام پایانی
م
ادران امروز دختران شما عروسک نیستند، زندگى آینده آنها و کشور اسلامی ایران به بانویى نیاز دارد، خوش فکر، با ادب و اخلاقى بلند و دینى محکم  همراه با تمیزى و نظافت و شوهر دارى و ملاطفت، کارى کنید که این خدمات در دختران تقویت شود، حس زیبایى جویى و زینت کردن در بانوان بطور غریزى وجود دارد و چه بسا افراط هم بکنند و احتیاج به تشویق چندان ندارند، بلکه در بسیارى احتیاج به کنترل و تعدیل دارد، این کنترل و تعدیل را پدر و مادر باید انجام دهند. پسران شما هم مترسک نیستند که همچون دختران آرایش کرده با ابروهای برداشته به خیابان ها بیایند و برای خودنمایی و جذب دختران با آنها دوست شوند. واقعا پسران دیروز چگونه تربیت شدند که حتی با وجود سن کم خرج 10سر عائله را می دادند و در دوران دفاع مقدس هم با جان و دل به جنگ با دشمن رفتند، بیایید برگردیم کمی عقب تر و بیاندیشیم که چه باید کرد؟

 

موضوعات: عصمتیه لینک ثابت

   

اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        




 موضوعات 

نحوه نمایش نتایج:



 
  پیام پیامبر به دختران ! : بر دختر بودن خود بباليد. ...

وقتي باور غالب جامعه، «زن» را مايه عار ميدانست و از «دختر» نفرت داشت و حتى آن را زنده به گور ميساخت؛ در چنين محيطي، «اسلام» جايگاه انسانى زن را احياء کرده و او را ريحانه؛ يعني شاخه گلى ظريف مينامد. يکى از ارمغانهاى زيباي پيامبر، شخصيت دادن به دختر و زن ميباشد. بدان حد که پيامبر(ص) ميفرمود :

ـ بهترين فرزندان شما، دخترانتان مي‌باشند.

ـ از خوش قدمى زن، اين است که نخستين فرزندش دختر باشد.

و چون به نبى خاتم بشارت دختر ميدادند، مي‌فرمود:

گلي است که خدا، روزيش مي‌دهد و تامين او با خداست.

بر خود بباليد و از آن دسته دخترانى باشيد که پيامبر درباره  ي ايشان فرمود:

چه خوب فرزندانى اند دختران محجوب!

از فرصتها سود جوييد.

فرصت جواني، يک غنيمت زودگذر است. پس تو را هر لحظه مرگ و رجعتيست.

محمد مصطفى (ص) فرمود:

دنيا ساعتي است. زندگى کوتاه‌تر از آن است که دست کم گرفته شود.

لحظات زندگى را جدّى بگيريد و فرصت جوانى را دريابيد؛ «جواني» يک نسيم رحمت است.آن گونه که پيامبر(ص) مي فرمود :

انّ لربّکم في‌ايام دهرکم نفحات ألا فتعرضوا لها؛

در ايام زندگيتان نسيم‌هاى رحمتى مي‌‌وزد مراقب باشيد خود را در معرض آن قرار دهيد.»

حيا را پاس داريد.

«حيا» سرچشمة همة زيباييهاست و در فقدان حيا، هيچ کار زيبايي انجام نمي شود و هيچ کار زشتى ترک نمي شود.

حيا همان دگرگونى حال و انکسار و دورى گزينى از کار زشت است؛ به خصوص آنکه انسان احساس کند که ناظرى او را مي‌بيند. و آگاهي و نظارت خداوند ، عامل برانگيختن حيا است. رسول خدا(ص) فرمود :

«فاستحيوا اليوم أن يطَّلع الله على شيء من أمرکم؛ شرم کنيد امروز از اينکه خداوند از تمام امور شما، مطلع است.»

بزرگترين سرمايه دختر و زن مسلمان «حيا» است که ثمرة آن، مهار شهوت و تضمين عفّت او خواهد بود.

درنگ در نوع برخورد موسى با دختر شعيب و شيوه راه رفتن اين دختر که با حيا آميخته بود، نيز براى شما الهام بخش است.

 

پوشش مناسب را انتخاب کنيد.

 

پيامبر اسلام بر پوشش زن در مقابل نامحرم و دورى از جلوه گرى و خود نمايي اصرار مى ورزيد و قرآن، همپاى توصيه به مردان در دوري از چشم چرانى و رعايت پوشش بدن از نامحرم، به زنان نيز توصيه مى کند که ديدگان خود را فرو خوابانند و عفّت پيشه کنند. به دو آية ذيل دقت کنيد:

1. «اى پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مومنان بگو: پوشش هاي بلند (جلباب) خود را بر خويش فرو افکنند».

2. «به زنان مؤمن بگو: ديدگان خود را فرو خوابانند و عفّت پيشه ساخته، دامن خود را از بيگانگان بپوشانند و زيور خويش را جز براي شوهران و ساير محارم، آشکار نکنند مگر آنچه پيدا است، و روسري‌هاي (خُمُر) خويش را به گريبان ها اندازند تا سر و گردن و سينه و گوش‌ها پوشيده باشد، و پاهايشان را به زمين نکوبند تا آنچه از زينت پنهان مي‌کنند، معلوم شود».

همواره دانش بجوييد

همواره با دانش و علم مأنوس باشيد؛ زيرا «خداوند درجة آنان که ايمان آوردند و آنان که از علم بهره مند شدند، بالا ميبرد». هيچ وقت از ياد گيرى و دانش آموزى خسته نشويد و به فکر فارغ التحصيلي نيفتيد. اين توصيه پيامبر(ص) را همواره به ياد داشته باشيد که مى فرمود:

«چهار چيز است که هر باهوش و خردمندى بايد به آن پايبند باشد؛ شنيدن دانش ، حفظ کردن، نشردادن و عمل به دانش.»

هر ظرفى وقتى چيزى در آن مي گذارند، گنجايش خود را از دست مي دهد مگر ظرف دانش که با افزودن آن، گنجايشش بيش تر مي-شود.

پيامبر(ص) مى فرمود:

«زنان انصار، خوب زنانى هستند! شرم، مانع فقاهت آنان در دين نمي شود.»

بهترين مطالبى که شايسته است دختران جوان ياد بگيرند، چيزهايي است که در بزرگسالى مورد نيازشان باشد و بتوانند در زندگي اجتماعى از آموخته هاى دوران جوانى خود، استفاده نمايند.

قدردان والدين خود باشيد.

در خوبى کردن، کرنش و فروتنى به پدر و مادر خود ، کوتاهى نکنيد؛ خوشا به حال کسى که پدر و مادرش را نيکى کند!

شخصي درباره دوست داشتنى ترين کار از پيامبر سؤال کرد و آن حضرت نخست به «گزاردن نماز اوّل وقت» اشاره فرمود و آنگاه از «نيکويى به پدر و مادر » ياد کرد.

روزي خواهر رضاعى پيامبر اکرم(ص) به نزد آن حضرت آمد؛ وقتى به او نگريست، از او شادمان گشت و ملحفه اش را گسترد و او را بر آن نشاند. سپس روى کرد و با او سخن گفت و به صورتش خنديد. آنگاه خواهراش برخاست و رفت و برادراش آمد. رسول خدا(ص) چنين احترامى به او نکرد. لذا به حضورش عرض شد: اي رسول خدا ! با خواهرش رفتارى کردى که با او در حالى که مرد است، چنين نکردي!؟ فرمود:

«چون او نسبت به پدر و مادرش نيکوکارتر از برادرش بود.»

منبع : فصلنامه کوثر

موضوعات: عصمتیه  لینک ثابت

[یکشنبه 1390-08-01] [ 02:07:06 ب.ظ ]  



  لابد این دختر خانم هم عاشق یک پسر مسلمان شده و خیال کرده دین اسلام جاده صاف کن عشق اوست! ...

سال 1381، شامگاه یک پنجشنبه تابستانی

تهران، خیابان افریقا، یک پاساژ باحال سانتی مانتال

«لطفا حجاب اسلامی را رعایت فرمایید» .

دخترکان جوان، لاک زده و مانیکور کرده، با هفت قلم آرایش و موهای افشان به دهها مغازه برمی خورند که این تابلو بر روی در ورودی آنها - جایی که همه آن را ببینند - نصب شده است .

 

توجهی به این نوشته کنند؟ اصلا!

 

اندکی از این زلف پریشان در پس روسری حریرآسای خویش پنهان کنند؟ ابدا!

اگر اینان چنین کنند، تکلیف آنان چه می شود؟ آنان که آمده اند برای گره گشایی از زلف یار!

معاشران گره از زلف یار بازکنید

شبی خوش است بدین قصه اش دراز کنید

بگذریم . . . برای غربت حافظ همین بس . همین که شب خوش قصه او شامگاه یک پنجشنبه تابستانی باشد در یک پاساژبا حال سانتی مانتال!

بگویی اندکی ناشادمانی و رنج، یا شکوه و گلایه در زوایای رخسارش پیدا باشد، هرگز!

**************************

تازه از فرانسه برگشته بود . می خندید و می گفت مهد دموکراسی، تحمل یک متر روسری را نداشت . نتوانستند حضور چند دختر محجبه را در مدارس خود بپذیرند . . . چه راحت حکم به اخراج ما کردند .

گفتم چرا می خندی؟ گفت چرا نخندم! بر سر عقیده ام ماندم تا آخر! این جالب نیست؟

گفتم همه این حرفها بخاطر یک متر روسری است؟ جوابی که داد از سن و سالش خیلی پخته تر بود . زیرکانه و هوشمندانه!

نه! این بهانه است . آنها حجاب را فرهنگ می دانند، نه تمدن، نه اصالت و نه هویت! . . . صرفا اعتقادی فردی که محدودیت و انحصار در دل آن است .

می دانید، زن غربی خیلی بخشنده است . همه را از خوان پر نعمت خویش بهره مند می کند، اما خود همیشه سرگردان و تشنه است!

گفتم تشنه چه چیز؟

گفت تشنه این که به او بنگرند، طالبش شوند و پی اش را بگیرند . همه همت زن غربی این است که از کاروان مد عقب نماند و هر روز جلوه ای تازه کند . او اسیر و در بند خویش است . . . و در این اسارت، سرخوش . او هرگز به رهایی فکر هم نمی کند، چون آزاد است و رها . . . اما در قفس!

زن غربی نمی داند کیست!

- نداند، چرا با تو و حجاب تو سرستیز دارند؟

با تعجب نگاهم کرد و گفت این حکایت همان پسری است که هر چه معلمش به او گفت بگو «الف » نگفت، پرسید چرا؟ گفت «الف » اول راه است . اگر گفتم، می گویی بگو «ب » . . . این رشته سردراز دارد .

آنها همه می دانند اگر زنی محجب شد، دیگر در کوچه و خیابان از لوازم آرایشی که آنها می سازند، استفاده نمی کند، دیگر لخت و عور مبلغ کالاهای آنان نمی شود، دیگر با مردان بیگانه به دریا نمی رود، دیگر نمی تواند در هر مجلس و محفلی شرکت کند، بزند و برقصد . . . !

باز هم فکر می کنید همه این حرفها به خاطر یک متر روسری است؟

*******************************

در اتاق رئیس «مؤسسه اسلامی نیویورک » را گشود و داخل شد . آنگاه بی مقدمه گفت آقا من می خواهم مسلمان شوم!

مرد سرش را از روی کاغذ برداشت، چشمش به دختر جوانی افتاد که چیزی از وجاهت و جمال کم نداشت .

گفت باید بروی تحقیق کنی . دین چیزی نیست که امروز آن را بپذیری و فردا رهایش کنی .

قبول کرد و رفت، مدتی بعد آمد . مرد راضی نشد . . . باز هم باید تحقیق و مطالعه کنی . آنقدر رفت و آمد که دیگر صبرش لبریز شد . فریادی کشید و گفت «به خدا اگر مسلمانم نکنید، می روم وسط سالن، داد می زنم و می گویم من مسلمانم

. . . مرد فهمید این دختر جوان در عزم خود جدی است .

چیزی به میلاد پیامبر اکرم (ص) نمانده بود . آماده اش کردند که در این روز مهم طی مراسمی به دین مبین اسلام مشرف شود .

جشنی بپا کردند و در ضمن مراسم اعلام شد که امروز یک میهمان تازه داریم: یک مسلمان جدید! . . . و او از جا برخاست .

کسی از بین مردم صدا زد لابد این دختر خانم هم عاشق یک پسر مسلمان شده و خیال کرده دین اسلام جاده صاف کن عشق اوست! چه اسلامی؟ همه حرف است!

(نخود این آش شد . نمی دانم چه سری است که بعضی ها دوست دارند نخود هر آشی بشوند) .

- نه، نه . . . اشتباه نکنید . این خانم نه عاشق شده و نه با چشم بسته به این راه آمده، او مدتهاست تحقیق کرده و با بصیرت دین ما را پذیرفته است . چیزهایی از اسلام می داند که شاید هیچکدام از شما ندانید! کدام یک از شما مفهوم «بداء» را می دانید؟ همه نگاه کردند به هم، مسلمانان نیویورک و مساله اعتقادی بداء؟

اما او از این مفهوم و دهها مورد نظیر آن کاملا مطلع است .

بگذریم . او در آن مجلس مسلمان شد و برای اولین بار حجاب را پذیرفت .

خانواده مسیحی دختر که با یک پدیده جدید مواجه شده بودند، شروع به آزار و اذیت او کردند و روز به روز بر سخت گیری و فشار خویش افزودند .

دختر مانده بود چه کند! باز راه مؤسسه اسلامی نیویورک را درپیش گرفت و مسؤولان این مرکز را در جریان کار خود قرار داد . آنان نیز با برخی از علمای ایران تماس گرفتند و مطلب را با آنان در میان گذاشتند . در نهایت، کار به اینجا رسید که اگر خطر جانی او را تهدید می کند، اجازه دارد روسری خود را بردارد .

گوش کنید!

شاه بیت این غزل اینجاست;

دختر پرسید اگر من روسری خود را برندارم و در راه حفظ حجابم کشته شوم، آیا شهید محسوب می شوم؟

پاسخ شنید، آری .

و او با صلابت و استواری گفت: «والله قسم روسری خود را برنمی دارم، هر چند در راه حفظ حجابم، جانم را از دست بدهم

*********                   **********              *********

آنچه خواندید، سه پلان از یک ماجراست .

پلان اول، حکایت ماهیانی که در آب زندگی می کنند، همه عمر در آب غوطه ورند، اما مرتب از هم می پرسند: آب کو؟

پلان دوم، حکایت ماهی دور افتاده از آبی که آنقدر تن به شن های ساحل می زند تا بالاخره راهی به دریا باز کند .

. . . و پلان سوم، حکایت ماهی گداخته ای که هرم گرمای خشکی نفسش را بریده، حسرت آب بردلش مانده، اما راه دریا را از دل خویش می جوید!

بازگردیم به خیابان آفریقا، آن پاساژ با حال سانتی مانتال، بی اعتنایی دختران جوان به آن تابلو و قهقهه های مستانه!

شست و شویی کن و آنگه به خرابات خرام

تا نگردد زتو، این دیر خراب، آلوده

 

فصلنامه پرسمان، شماره 1، سروقامت، حسین؛

موضوعات: عصمتیه  لینک ثابت

 [ 01:28:15 ب.ظ ]  



  من تمام واجبات دخترم را درست کرده ام !!! ...

آقای قرائتی در یکی از خاطرات خود فرمودند:

“در يكى از کوچه هاى کاشان دو تا خانم به هم رسيدند، يكى از آنها به ديگرى گفت: من تمام واجبات دخترم را درست کرده ام .

عالمى از آنجا مى گذشت پيش خود گفت: من که اين همه درس دين خوانده ام نتواسته ام تاکنون واجباتم را درست کنم، اين خانم چگونه موفّق شده است؟

در اين هنگام شنيد آن زن به ديگرى می گويد: براش لحاف دوخته ام، سرويس چينى خريده ام و….

مرد عالم گفت: حالا فهميدم منظور از واجبات چيست؟!!!

موضوعات: عصمتیه  لینک ثابت

[شنبه 1390-07-30] [ 01:36:33 ب.ظ ]  



   
 [ 11:58:08 ق.ظ ]  



  از آن طرف پشت بام نیفتید ! ...

خیلی نگو گناهکارم این را ادامه نده .

روی صفات خوب کار کن تا به یقین برسی .

معصیت را به یقین نرسان .

این که به شما روزی داده ، خلق کرده ، این جا نشانیده ، هیچکدام دست ما نبوده ؛ همه را خدا کرده است ؛ در این یقین ها شک نکنید .

از آن طرف پشت بام نیفتید . بعضی ها احتیاط می کنند ، عقب عقب می روند ؛ از ان طرف پشت بام می افتند . جماعت زیادی از آن طرف افتاده اند . اصلا من کسی را ندیده ام از جلو بیفتد . همه از پشت سر افتاده اند . پشت رو هم افتاده اند .حالا چطور می شود بیاوری شان بالا ، از پشت سر افتاده اند. رفتی علم را بفهمی ، خراب کردی رفتی ، بچه را تربیت کنی ، فاسدش کردی . بچه را دشمن خدا کردی  !

هر کاری کردی از پشت سر افتادی ؛ وقتی بسم الله را فهمیدید دیگر  نه از جلو می افتید و نه از پشت سر .

تمام قرآن در سوره حمد است ؛ حمد هم در بسم الله ؛ بسم الله هم در باء است ؛ باء هم در نقطه ی زیر آن .

علی علیه السلام گفت : من آن نقطه هستم . یعنی با من قرآن نوشته می شود . با من قرآن درست می شود . همه اش با من و از برای من است .

چقدر راحتت کرد ؛ چقدر زحمتت را کم کرد ؛ به شرطی که قبول کرده باشی . اگر انسان قبول نکند که هیچ بگذارد برود خودش درست کند … هزار و پانصد سال است می خواهد بسم الله را یاد بگیرد هنوز مشغول است . عده ای هم قبول کردند و رفتند در قرب خدا . آنها عدد ندارند خیلی ها هستند . شما هم بیایید از آنها باشید .

در هر آن که در یاد خدا هستیم در راهیم .

حیف است انسان روی آینده حساب کند

چون هنوز نیامده است و الان موجود نیست .گذشته هم گذشته و رد شده است . در هر منزلی که هستیم باید آن را قدر بدانیم و با خدای خود خوش باشیم .تلخ باشد یا شیرین یا ترش .

چون مربی ما خدای ما ، ما را تربیت می کند و می سازد .

خدا سازنده است .

(مرحوم دولابی)

 

موضوعات: عصمتیه  لینک ثابت

 [ 11:25:56 ق.ظ ]  



1 ... 26 27 28 ...29 ... 31 ...33 ...34 35 36 ... 43