چكيده:

تحقیق پیش رو به مساله «رابطه دین و اخلاق از منظر متکلمین معاصر شیعه»  می پردازد. تفکر بشری در رویارویی با دین، گاه مواجه با مواضع نفی‌گرایانه بوده و حتی از دین به عنوان عامل تخدیرکننده جوامع، یاد شده است ولی اخلاق از این نوع رویکرد بری بوده و همواره از آن به ‌عنوان اصل مقبول و مورد توجه جوامع که عهده‌دار سعادت بشری است یاد شده است. آنچه از آموزه‌های دین اسلام برمی‌آید، این است که اخلاق به ‌عنوان یکی از بخش‌های جدایی‌ناپذیر آن معرفی گردیده و بر اساس تقسیم دین به سه بخش اعتقادات، احكام و اخلاق، دين يك كل و اخلاق جزئى از آن کل است. پيامبر (ص) نیز هدف از بعثت خود را تكميل مکارم اخلاق بيان فرموده است و اخلاقى شدن انسان ها، يكى از غايات مهم دعوت پيامبر (ص) محسوب مى گردد. نظام اخلاقی حاصل از تعامل دین و اخلاق، مبتنی بر هستی‌شناسی و انسان‌شناسی دینی است و بر این اساس است که جهان با اراده و تدبیر خدای حکیم و علیم اداره می‌شود و انسان هم موجودی است که هستی او با مرگ پایان نمی یابد و چگونگی رفتار و خلق و خوی او حیات ابدی وی را شکل می‌دهد. بر اساس این نوع جهان‌بینی و انسان‌شناسی، اخلاق می‌تواند زمینه سعادت جامعه بشری در زندگی دنیوی و اخروی را تأمین کند و انسان را به سرمنزل مقصود برساند. در مقابل اين ديدگاه، كسانى به تفكيك اخلاق از دين قائلند و هر گونه ابتنای اخلاق بر دين را انكار مى کنند. استدلال این گروه از متفکران آن است كه اگر به لحاظ منطقى بتوان اثبات كرد كه اخلاق، جزء جدايى ناپذير دين است در اين صورت هر گونه تزلزلى در اركان دين به نابودى اخلاق منجر خواهد شد، بنابراين تمام تلاش فكرى بايد متوجه ماندگارى اخلاق گردد، چون بدون اخلاق، امكان زندگى مسالمت آميز میسّر نخواهد بود و هر گونه ارتباط معرفت شناختى دين و اخلاق موجب از هم پاشيدگى اخلاق مى گردد.

واژگان کلیدی: اخلاق، دین، ، نیازمندی اخلاق به دین، نیازمندی دین به اخلاق، تعامل دین و اخلاق

موضوعات: علمی- پژوهشی  لینک ثابت